نسل فردا گزارش می دهد؛
تعداد بازدید : 1
2 نکته در مورد چرخه ناترازی ها در ایران
نویسنده : سعیده اسکندری / گروه اقتصاد
به گزارش خبرنگار اقتصادی نسل فردا؛ در ماه های گذشته بسیار در مورد بحران ناترازی در کشورمان صحبت شده است. ناترازی در حوزه برق، گاز، بنزین و البته آب. بحرانی که چالش های جدی را برای جریان حکمرانی و البته مردم کشورمان ایجاد کرده و مساله ناترازی ها و افق های آتی مرتبط با آن را به یک مساله مهم و محوری در قالب مناظرات و مباحثات دولتمردان و صاحب نظران تبدیل کرده است. برخی تاکید دارند که وضعیت ناترازی ها در ماه های آتی بدتر خواهد شد(حتی وزیر نیرو به تازگی در موضع گیری اعلام کرده که ناترازی اصلی برق خود را در تابستان آتی نشان خواهد داد) و برخی دیگر تاکید دارند که دولت چهاردهم سعی در اجرایی سازی سیاست هایی دارد که در نهایت ختم به کاهش ابعاد مختلف این بحران خواهند شد. با این همه، آنچه واضح است این نکته می باشد که بحران ناترازی اکنون به یک واقعیت مسلم در کشورمان تبدیل شده و باید تدابیر جدی را برای آن ارائه کرد. در این میان، ورای تمامی مباحث و مطالب کارشناسی که در مورد بحران ناترازی انرژی و آب در ایران مطرح شده و می شود، بایستی دو نکته را در رابطه با این معادله مد نظر داشت. اول اینکه بحران ناترازی کنونی، نتیجه سوعملکردهای انباشته در طی سال های متمادی است. در واقع، دولت های مختلف به تکالیف قانونی و محوله به خودشان در حوزه انرژی و آب عمل نکرده اند و کار به جایی رسیده که شاهد تغییر شکل معادله ناترازی، از مساله به چالش و سپس بحران بوده ایم. روندی که البته اگر به آن رسیدگی دقیقی صورت نگیرد و همچنان نگاه فرسایشی به آن شود، در ادامه راه به یک ابربحران تبدیل خواهد شد. موضوعی که بسیاری از صاحب نظران نسبت به آن هشدار می دهند. در این رابطه، آنچه مهم است این نکته می باشد که خوانش چرخه ایجاد بحران ناترازی انرژی در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است.
به بیان ساده تر، ابتدا باید یک آسیب شناسی دقیق در این رابطه صورت گیرد و با استخراج ایرادات کار به ویژه در سطح حکمرانی، از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنیم. نکته دوم اینکه یکی از اصلیترین محرک های تشدید بحران ناترازی در حوزه آب و انرژی در ایران این است که مردم به عنوان یک ضلع مهم حکمرانی در حوزه های مذکور، از اصل ماجرا کنار گذاشته شده اند و آنطور که باید و شاید به بازی گرفته نشده اند. در واقع، دولت های مختلف با یک نگاه دستوری به موضوع ناترازی نگریستهاند و همین مساله سبب شده تا مردم صرفا از دولت توقع داشته باشند. این در حالی است که در جهان کنونی، مردم در حوزه های مختلف حکمرانی برای بهبود بهرهوری یکی از کمکیاران اصلی دولت ها هستند. در حقیقت، نوعی درک دو طرفه میان دولت و مردم لازم است. البته که رسانه ها و نهادهای نظارتی نیز باید مراقب باشند تا دولت ها در حوزه عمل به تعهدات خود کوتاهی نکنند و اینطور نشود که پس از چند سال شاهد انباشت حجم قابل توجهی از سوعملکرد و انفعال و در نتیجه به اوج رسیدن بحران ها باشیم. مسائلی که همه و همه در خوانش بحران ناترازی در ایران امروز باید مورد توجه باشند.